عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

شهید علی خرّمی

 

وصیّتنامه شهید علی خرّمی

با درود بر رهبرِ بزرگِ انقلابِ اسلامی

و درود بر شهیدانی که به خونِ خود نهالِ اسلام را آبیاری نمودند .

درود بر تمامی رزمندگانِ جبهه ­های حقّ علیه باطل

درود بر تمامِ ملّت مسلمانِ ایران

درود بر پدر و مادر عزیز و مهربانم و نورِ چشمانم

به تمامِ فامیل ­ها و دوستانِ عزیزم سلام برسانید و خدا حافظی نمایید .

پدر و مادرم هرگز از یادِ امامِ عزیزمان غافل نباشید و اسلام را یاری کنید و هیچ برای من غمگین نباشید که روحم از این بابت رنج و عذاب خواهد دید .

مادرم ، پدرم ؛ لباسِ سیاه نپوش و گریه نکن و به سینه نزن که باعثِ شادی و خوشحالی دشمنانِ اسلام و قرآن می ­شوید .

عزایِ مرا به صورتِ معمولی بر پا کنید و به یادِ بی­کسی حسین (ع) که حتّی کَفَن نداشت باشید .

و هیچ ­گونه بی­ عدالتی در جامعۀ خود نشان ندهید .

مادرم هیچ ­گونه ناراحت نباش چون امانتی بیش نبودم که خداوند مرا به شما داد و او الآن این امانت را از شما گرفت و از این بابت بسیار خوشحال بودم چون راهم را شناختم .

از تمامِ فامیل ، دوستان ، حزب­اللهی­ ها حلالیّت می­طلبم و از خدایِ بزرگ برای من طلبِ آمرزش نمایید .

مرا در قبرستانِ فرومد یعنی پُشتِ معصوم ­زاده به خاک بسپارید .

در پایان خدمتِ برادرانم ( محمّد و حسین و علی ­رضا ) و خواهرِ عزیزم ( سکینه ) سلام می ­رسانم که همیشه به یادِ شما بودم .  

نوشته شده روز  20 / 4 / 1361  در جبهۀ کوشک

 

شهید غلامرضا صادقی

بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وصیتنامۀ بندۀ ناچیزِ خدا غلامرضا صادقی

سلام بر جُندالله ، سلام بر رسول ­الله (ص) ، سلام بر ثارالله ، سلام بر حسین (ع) ، سلام بر مهدی (عج) ، سلام بر روح­ الله .

و سلام بر تمامیِ شُهدایی که هدفی جُز الله نداشتند . از شُهدای کربلا که سردارِ آن که سیّد الشّهداء حسین بن علی (ع) که با حرفِ حقّ با یزیدِ زمانِ خود مبارزه کرد و بر سرِ عقیدۀ خود شهید شد و تا به امروز که حسین زمانِ ما گفته : تمامِ جوانان به جبهه بروند .

و از نوجوانِ سیزده ساله که خود را زیرِ تانکِ دُشمن می ­اندازد و یا پیرمردِ هفتاد ساله­ ای که حاضر می­ شود جانِ خود را در راهِ انقلابش نثار کند .

و سلام بر خانوادۀ عزیزیم و درود بر پدرم و مادرم ، اِن شاءَ  الله که شما از من راضی باشید .

و هر فردِ مسلمان واجب است وصیّتنامۀ خود را بگوید و بنویسد و من چند کلمه صحبت می­ کنم .

پدرم و مادرم !

شما مسئولیّت بسیار بزرگی داری [ دارید ] و آن این است که خواهر و برادرانِ مرا تا می ­توانید در مسیرِ اسلام بهتر تربیت کنید و با قرآن و محبّتِ اهلِ بیت آنها را تربیت کنید و به جامعه تحویل دهید .

بابا !

اگر خدا قبول کرد که من پیشِ خودش بروم مبادا یک لحظه ناراحتی و بی­ تابی کنید که دیگر پسرِ بزرگ ندارید امّا این طور نیست بلکه صدها پسر داری که در مکتبِ حسین بن علی (ع) درس خوانده­ اند و کتابِ آنها قرآن است .

و چند مسئلۀ مهمّ می ­گویم انشا الله [ اِن شاءَ  الله ] اینها را عمل کنید .

1ـ پس از شهادتِ من اگر جنازه­ ام آمد لباسِ سفید بپوشید بابا و بخندید . در تشییعِ جنازۀ من فکر کنید که عروسیِ من است و می خواهم در تشییعِ جنازه ­ام سخنرانی کنید تا هر چه منافقِ داخل و خارجی است با هر کلمۀ حرفِ شما پا به فرار بگذارد .

ـ و دیگر دومین مسئلۀ که خیلی مهمّ است اگر سپاه برایِ من پولی آورد از سپاه نگیرید که من در آن دنیا رو به رویِ معلّم آقا امام [ حسین ] خجالت می ­کشم و جلوِ  علی­ اکبر و حضرتِ قاسم و بالاتر از همه فاطمۀ زهرا خجالت می­ کشم .

بابا !

اگر من از کسی پولی می­ خواهم و یا بدهکارم بدهید و اگر من شهید شدم و نتوانستم به کربلا بروم شما توانستید بروید و سه مرتبه با صدایِ بلند بگویید :

« اَلسّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله » و سه مرتبه بگویید : « یا حُسَینِ شَهید »  

ـ و مبادا برای چیزی بگویید : « من شهید داده ­ام ، من جوان داده­ ام ، من چکار [ چه کار ] کرده ­ام . » تو برایِ خدا جوان داده­ ای نه برایِ کَسی دیگر .

و امّا مادرم ، پارۀ جگرم !

خدا را شُکر کُن که جوانت در راهِ خدا شهید شد و نه در راهِ شیطان و در راهِ خدمتِ اسلام تحویلِ جامعه دادید .

و امّا برادرانم علی ، مهدی و محمّدهادی !

باید حرفهایِ بابا را گوش کند [ کنید ] و عمل کند [ کنید ]  و دیگر نمازِ خود را تَرک نکند [ نکنید ] .

و یک پیامِ دیگر به برادرانم که همیشه طرفدارِِ حقّ باشند یا پیروز شوند بالأخره هر دو [دویِ ] آنها پیروزند [ پیروزی است ] .

 و یک پیام به مردم : 

آنهایی که رفتند کارِ حسینی کردند و آنها که ماندند باید کارِی زینبی کنند و گرنه یزیدیند !

هر کَس برفته جبهه­ ها این راز خواند : ای عاشقان تا کربلا راهی نمانده

غلامرضا صادقی 12 / 12 / 1362

 

 

 

 

شهید محمّد مهدی عسکری

 

 

حسین عسکری فرزند قربانعلی ( متولّد 9 / 12 / 1311 ) پدر شهید محمّد مهدی عسکری هم در حین بُردن تدارکات به جبهه در تاریخ 13 / 3 / 1363 در جادّۀ گرمسار تصادف کرد البتّه شهادتش مورد تأیید قرار نگرفته است .

آیا هر احتمالی عقلانی و منطقی است ؟

   آیا هر احتمالی عقلانی است ؟

 

یک فرومدی ادّعا می ­کند : ابوعلی سینا ( 359 ـ 416 ) در کتابِ « قانون » نوشته است : « بهترین انجیرها و موافق ­تر با طبعِ مردم انجیری بُوَد که اوصافِ آن در انجیر فریومد موجود است . »

دیگری می ­گوید : این مطلب در کتابِ قانون نیست .

آن فرومدی در پاسخ می ­گوید : ولی این مطلب در کتابِ « تاریخِ بیهق » نوشتۀ ابوالحسن علی بن زید بیهقی مشهور به ابن فُندق صفحۀ 280 هست . ابن فندق از جایگاهِ علمی ویژه ­ای برخوردار است ، احتمال دارد او نسخه ­ای از کتابِ « قانون » داشته که این مطلب در آنجا ثبت بوده است .

( این پاسخ علاوه بر اینکه یک احتمال منطقی است در کتابِ تاریخِ بیهق هم ثبت هست . )

 

یک فرومدی می ­گوید : شعرِ « آیینِ مردم هنری » از قطعه ­های ابن ­یمین فریومدی است .

دیگری می ­گوید : ولی این قطعه در دیوانِ اشعارِ انوری که دو قَرن جلوتر از ابن ­یمین بوده ثبت شده است .

آن فرومدی در پاسخ احتمالاتی می ­دهد می­ گوید :

1ـ احتمال دارد ارتجالی بوده یعنی هم انوری این شعر را سروده باشد هم ابن ­یمین .

( این یک احتمال است امّا احتمالِ آن بسیار ضعیف است . )

2ـ ممکن هم هست ابن ­یمین به عنوانِ شاعر ، شعرِ انوری را برای دیگری خوانده باشد و چون آن قطعه برایش خوشایند بوده با خطِّ خود آن را ثبت کرده ، نسخه ­نویسان آن را هم از خودِ ابن ­یمین پنداشته ­اند.

( این احتمال منطقی است و امکان دارد چُنین باشد . ) 

3ـ احتمال دارد این شعر از ابن ­یمین باشد و نسخه­ نویسان به اشتباه آن را در دیوانِ انوری ثبت کرده باشند .

( این احتمال هم راهی به دِهی می ­بَرد . )

4ـ ...

آن فرد می­ گوید : پس شعرِ ( آن کس که بداند و بداند که بداند ) هم از ابن ­یمین است .

آن فرومدی می­ گوید : در کجای دیوان این شعر ثبت شده است ؟

آن فرد می ­گوید : در دیوانِ منتشر شده­ اش نیست ، ولی ممکن است از ابن ­یمین باشد !

آن فرومدی می ­گوید : اینکه شما ادّعا می ­کنید بر چه پایه ­ای است ؟

آیا این شعر در کتابِ شاعرِ مُعاصر با ابن ­یمین یا نزدیک به قرنِ هشتم هست و گفته : این شعر از ابن ­یمین است ؟

آیا کسی ادّعا کرده که این شعر را در نسخۀ خطّی دیده و در آنجا نوشته بوده که این شعر از ابن ­یمین است ؟

آن فرد می ­گوید : نه ولی باید همۀ نسخه ­های خطّی مربوط به ابن ­یمین و حتّی شاعرانِ دیگر که در کتابخانه ­های دنیا موجود است بررسی شود و حتّی کَتیبه ­ها و سنگ ­نبشته ­ها و ... موردِ ارزیابی قرار گیرد و همین طور نامه ­های افراد که نوشته ­اند چون ممکن است در نامۀ خود از این شعر استفاده کرده باشند . باید احتمال داد به همین سادگی نمی ­شود گفت : این شعر از ابن­ یمین نیست !

آن فرومدی می ­گوید : بله ! اتّفاقا ابن ­یمین تمامِ مطالبِ اخلاقیِ قرآن را به صورتِ شعر درآورده و حتّی بعضی سوره­ ها را به صورتِ منظوم ترجمه کرده است !!!

آن فرد می ­گوید : نشنیده بودم . از کجا این را می ­گویید ؟ گُمان نمی ­کنم !

آن فرومدی می­ گوید : چرا گُمان نمی­ کنید ؟! چرا احتمال نمی ­دهید ؟ مگر شما همۀ نسخه ­های خطّی را دیده ­اید ؟ کتابهای دیگر را ملاحظه کرده­ اید ؟ کَتیبه ­ها و سنگ ­نبشته ها و ... را موردِ ارزیابی قرار داده ­اید ؟

می­ گویند : آن فرد مدّتهاست رفته دنبالِ نسخه­ های خطّی و سنگ ­نبشته­ ها و ... می گردد !! چون هر روز بر این ادّعاها و احتمالات افزوده می ­شود .