عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

پیشنهاد ششم

از وقتی سنگ سر سنگ را بُرده اند ، گاه گاهی در فضای مجازی یا حقیقی سخن از آن به میان می آید که دزدیدند و بُردند و عجب سنگی بود و ... به هر حال روضه ای برای آن سنگ خوانده می شود . سنگ « دهان شیر » را هم در کلاتۀ امجدیّۀ فرومد با مواد منفجرۀ تکّه تکّه کرده اند ولی چون در دید مردم نیست از آن خبر ندارند یا نمی بینند که برایش روضه بخوانند ، مطالب زیر را بخوانید :

* * * * * * * *

1ـ ظاهر احوال این طور حُکم می کند که وجودِ این سنگهای غیرمتناسب نسبت به سنگهای دیگر در آن بیابان ، موجبِ عُجب مردمِ روزگاران پیش بوده . شاید به مناسبتِ نوعی تقدّس که برای سنگها قایل بوده اند نقوشِ انسان و بُزِکوهی و بعضی علایمِ متخیّلۀ خود را بر آنها نَقر و نَقش کرده اند . افسوس که مردمِ نادان به تصوّر اینکه در میانِ این سنگها گنجی نهفته است چند تایی را با پُتک شکسته اند .

گُلگشت در وطن ، دکتر ایرج افشار ، نشرِ اختران ، چاپ اوّل ، 1384 ، ص 82

* * * * * * * *

2ـ از ساختمانهای دیرینه سال و دیدنی جاجرم بقایای قلعۀ ویرانۀ آبادی است نزدیک به مسجد جامع ... از روی تپّه به سمتِ جنوب و غرب دو بنای بلند دیده می شود که از میانِ خانه ها سر برافراخته اند . نامِ آنها کوشک است و خانه های خانی و اَعیانی بوده است .

نام یکی ؛ کوشک محلّۀ سر سنگ است

و نام دیگری ؛ کوشک محلّۀ بازار .

اصطلاح « سر سنگ » که در بسیاری از شهرها بوده هنوز برایم مفهوم درستی ندارد . نمی دانم در سر سنگ چه می کرده اند که همه جا مرکزیّت داشته است . شاید آنجا آب تقسیم می کرده اند . شاید سنگ گازری در آنجا بوده است .

 گُلگشت در وطن ، دکتر ایرج افشار ، نشرِ اختران ، چاپ اوّل ، 1384 ، ص 210

* * * * * * * *

3ـ تفریحِ جوانان سر سنگ است ابرقو

بعد از همه جا شوخ و قشنگ است ابرقو

گُلگشت در وطن ، دکتر ایرج افشار ، نشرِ اختران ، چاپ اوّل ، 1384 ، ص 391

* * * * * * * *

4ـ در کتاب سبزوار شهر سربدار ، صفحه 73 در بارۀ حسین خسروجردی نوشته شده است :

حسین خسروجردی : کوچه ­ای که من در آن به دنیا آمده ­ام ، جایی است که اکنون آن را خیابانِ رضوی می ­نامند که با کوچۀ حمّامِ قدیم و نقابشک و کوچۀ سر سنگ که به آن می ­پیوسته محدودۀ زادگاه و دورانِ کودکی من را می ­ساختند .

در این کتاب در صفحه 327 در بارۀ « محلّات و گذرهای قدیمی » نوشته شده است :

محلّۀ گود انبار ، محلّۀ غربتها ( غرشمارها ) [ قریشمال ـ قریه شمار ]

محلّۀ سبریز ، محلّۀ دروازه عراق ،

محلّۀ سرسنگ : این محلّه ، محلّ دهانه یا مظهرِ قنات سر سنگ بوده و به لحاظِ اینکه تخته سنگ بزرگی بر دهانه قرار داشته ، نامِ سرِ سنگ به خود گرفته است . ص 327

محلّۀ دروازۀ نیشابور ، محلّۀ سروستان ، محلّۀ پادرخت ، محلّۀ حمّام حکیم ، محلّۀ سردیه ، کوچۀ قنبر سیاه

سبزوار شهر سربدار ، رضا مطیعی ، انتشارات کامیاب ، مشهد ، چاپ اوّل ، 1395

* * * * * * * *

5ـ در هشت ذیحجه سال 317 ه قرمطیان به صورتِ ناگهانی به مکّه حمله کردند و ضمنِ تصرّف شهرِ مکّه و غارتِ آن چندین هزار نفر از زوّار و ساکنانِ شهر را کُشته و یا برای بَردگی با خود بُردند .
همچُنین حجرالاسود را از دیوارِ کعبه کَنده و به دونیم شکستند و با خود به لَحسا بردند . 
که بیست سال بعد ، با وساطتِ خلیفۀ فاطمی حجرالاسود را به مکّه باز گرداندند .
ابن اثیر ، کامل ، در صفحه 65 و آثار باقیه صفحه 277 و سیوطی تاریخ الخلافا صفحه 383 می ­نویسند : در سال 317 هجری قمری (930 میلادی ) ، در زمانِ خلافتِ « مقتدر » خلیفۀ عبّاسی ، ابوطاهر قرمطی که در فارس ، بحرین و یمامه حکومت می­ کرد ، به شهرِ مکّه حمله بُرد و حُجّاجی را که مشغولِ برگزاری مراسمِ حجّ بودند به قتل رساند و 11روز در مکّه ماند و حجرالاسود را با گُرز شکست و چند پاره آن را به انضمامِ اشیاء گرانبهای درونِ خانۀ کعبه با خود به بحرین بُرد .

درسالِ 339 هجری قمری ( 951میلادی ) پس از 22 سال ، مطیع لله فضل بن جعفر بن مقتدر عبّاسی ) بیست و سومین خلیفۀ عبّاسی ، آن قسمتهایی از حجرالاسود را که قرمطیان با خود به بحرین بُرده بودند به مبلغِ پنجاه هزار زرِ سُرخ بازخرید کرد و به مکّه بازگردانید . [ اخبارالطّوال/ ترجمه ، ص66 ]

* * * * * * * *

6ـ می بینید که حجر الاسود را هم دزدیده اند تا چه رسد به سنگ سر سنگ ، ما تا چیزی را داریم قدرش را نمی دانیم ، بعد که از بین می رود تازه متوجّه می شویم ! مثل افرادی که تا زنده اند قدرشان را نمی دانیم وقتی می میرند تازه بیدار می شویم که کار از کار گذشته است !

* * * * * * * *

7ـ به شورای اسلامی و دهیاری محترم پیشنهاد می شود اگر امکان دارد آن سنگ را هر چند سارقان شکسته اند دوباره به جای اوّلش برگردانند و اگر نمی شود سنگ دیگری که بشود طرحی از مسجد جامع رویش حکّ کرد جایگزین آن سنگ نمایند .

هر چه باشد قدمت و دیرینگی آن سنگ به گونه ای بود که آن محلّ با وجود مسجد جامع و مظهر قنات بازار ، سر سنگ خوانده می شد .


مسجد جامع فریومد

مسجد جامع فریومد ـ 22 / 8 / 1390