مقاله ای که در سمنان به مسئولان داده شد .
امروز دهم اسفندماه 1396 در اینجا جمع شده ایم تا سالگرد تأسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور را گرامی بداریم .
مایلم اکنون که سخن از کتاب و کتابخانه و کتابخوانی است فریومد ؛ دیارِ قطعه های پندآمیز را از لا به لای متون و کُتب معرّفی کنم .
کتابهای بسیاری مرتبط با فریومد / فرومد نوشته شده است :
1ـ کتابهایی که در فریومد نوشته شده است مانندِ :
ـ « التّلخیص فی التفسیر » که شیخ بن محمّد بن محمّد نسائی در 15 رمضان 715 در مدرسۀ معمورۀ عمادیّۀ فریومد کتابت کرده است .
ـ « تصریف عِزّی » که شرحِ کتابِ « عزّالدّین عبدالوّهاب ابراهیم زنجانی » است و سعدالدّین مسعود بن عُمر تفتازانی در 19 سالگی در فریومد نگاشته است .
2ـ کتابهایی که به فریومدیها هدیه شده است مانندِ :
ـ ترجمۀ « فَرَجِ بعد از شدّت » که « حسین بن اسعد دهستانی » به « طاهر زنگی فریومدی » پیشکش کرده است .
ـ « نوادر الامثال » که « عُبید زاکانی » به « علاءالدّین محمّد فریومدی » هدیه کرده است .
ـ « تُحفۀ جلالیّه » که به نامِ « خواجه جلال الدّین ابویزید » واقفِ خانقاه فریومد و برادرِ علاءالدّین هندو نوشته شده است .
ـ « حدائق الوثائق » که به نامِ بهاءالدّین زکریا بن وجیه الدّین زنگی بن طاهر فریومدی نوشته شده است .
ـ « الحکمة فی الادعیّة و الموعظة للاُمّة » که به نامِ علاءالدّین محمّد بن عمادالدّین محمّد فریومدی نوشته شده است .
ـ « کارنامۀ اوقاف » که « تاجالدّین نسائی » در مدحِ « عزّالدّین طاهر فریومدی » و فرزندش وجیه الدّین فریومدی سروده است .
3ـ کتابهایی که در بارۀ فریومد یا فریومدیها نوشته شده و در آن مورد هم مطلب دارد مانندِ :
ـ تاریخ بیهق از ابوالحسن علی بن زید بیهقی
ـ مجمع الانساب از محمّد بن علی بن محمّد شبانکارهای
ـ شرحِ احوالِ ابن یمین از غلامرضا رشید یاسمی
4ـ کتابهایی که فریومدیها نوشته اند مانندِ :
ـ « اَمالی » ابویعلی زید محدّثِ قرن پنجم که آرامگاهِ او در اصفهان است .
ـ مجموعة الغرائب ، چشمۀ فایز ، انوار المبارک ، المرآة المفتوحه از یمین الدّین محمّد طغرایی
ـ دیوان اشعارِ ابن یمین فریومدی
ـ « ذیل مجمع الانساب » از غیاث الدّین بن علی نایب فریومدی
ـ « تُحفۀ جلالیّه » ، « حدائق الوثائق » ، « الحکمة فی الادعیّة و الموعظة للاُمّة » از حکیم الدّین فریومدی
ـ ...
در قرنِ هشتم هجری که فریومد مرکزِ ایالتِ خُراسانی بزرگ بوده و علاءالدّین محمّد وزیر در حصارِ شهرستانِ فریومد حُکمران بوده ، شهرستان فریومد « بیمارستان » وکتابخانه » و « ... » داشته است .
کتابخانۀ حکیم الدّین محمّد بن علی النّاموس الخواری الفریومدی
ابن یمین در ماه رجب سال 732 هجری « دارالحدیث » حکیم الدّین که احادیثِ پیامبرِ مصطفی را در خود جمع کرده به سانِ گوهرهایی دانسته که در صَدَف جمع شده است .
حبّذا دارالحدیثی کز مَعالی و شَرَف
زیبَد اَر دارد به مِهر و مَه شَرَف
بَس که دُرّ شاهوار از بَحرِ طبعِ مصطفی
جمع شد در وی زِ گوهر پُر برآمد چون صَدَف
و در قصیده ای دیگر وقتی به کتابخانۀ حکیم الدّین راه می یابد می گوید :
سوی دارالکُتُب خود راهیم داد از معرفت
تا در او دُرجی پُر ازدُرّ و مَعانی یافتم
محمّد بن ناموس « بَحرِ انشاء » بود که « الفاظِ جانفزایش » او را « افصحِ زمانه »کرده بود . شدّت علاقه اش به کتاب او را به محیطِ نامأنوسِ گاوباری در محمودآبادِ مازندران کشانده بود تا « الموجز » کتابِ منطقی افضل الدّین خونجی را نزدِ یکی از اکابر بخواند . او در نامه ای از یکی از مُعاصرانش درخواستِ کتاب برای کتابخانه اش می کند .
در همان روزگار « لطف الله نیشابوری » سالی دو سه بار از نیشابور راهی فریومد می شود تا با خواندنِ اشعارش موردِ تحسین ابن یمین و احسانِ علاءالدّین محمّد قرار گیرد .
سالی دو سه در خدمتشان شاد ببودم
باقی دلم از دَهر پریشان و حَزین بود
در مجلسِ عالی ، نُکَتِ رَشحۀ کِلکَم
صُحفِ نظرِ میرِ علاءِ حقِ و دین بود
در مَشعرِ مَه زادۀ بکر از یَمِ فکرم
تحسینِ امیر الشُّعراء ابن یمین بود
وقتی از حاج حسین آقا مَلِک در خصوصِ انگیزۀ وی در تأسیسِ کتابخانه سـؤال گردید در پـاسخ گفت : « در سال 1317 قمری که به اتّفاق مرحومِ پدرم حاجّ محمّدکاظم مَلِکُ التّجار برای دیدنِ اَملاک خُراسان به مشهد رفتیم ، در بازگشت در نیشابور نیّرالدّوله حاکم این شهر از ما که عدّه همراهانمان به چهارصد نفر می رسید ، استقبال با شُکوه و پذیرایی پانزده روزه کرد ، من در نیشابور نُسخه ای از دیوانِ « ابن یمین فریومدی » ( شاعرِ سَدۀ هشتم هجری ) را پیدا کردم و در این پانزده روز از روی آن نُسخه ای برای خود نوشتم . از آن پس این فکر در من قوّت گرفت که کتابخانۀ بزرگ دایر کنم . شش سال بعد ، از طرفِ پدرم مأمورِ خُراسان شده در آنجا کتابخانۀ شیخ عبدالحسین پسرِ شیخ عبدالرّحیم بروجردی را خریداری کردم . بعداً هم کتابهای میرزا اَرَسطو مُنشی کُنسولگری روس را خریدم و کتابخانۀ خود را با این کتابها به وجود آوردم . پس از آن هر کجا شنیدم که کتابِ خطّی هست به سُراغش رفتم و در این راه شُهرتی به هم زدم به طوری که برای فروشِ کتـابِ قدیمـی و خطّـی به من مراجعه می شد و هر کس هر چه کتـاب می آورد ، می خریدم . »
اگر در آن روزگار در مدرسۀ علمیّۀ عمادیّۀ فریومد مدرّس شمس الدّین بر کُرسی تدریس و مجتهد حسین صاحبِ فتوا بود در این روزگار مجتهد شمس الدّین واعظی در پایگاهِ فقهی نجف ، مدرّس و صاحبِ فتواست.
اگر در آن روزگار در مدرسۀ معمورۀ عمادیّۀ فریومد « التّلخیص فی التفسیر » کتابت می شد در این روزگار آیت الله شیخ محمّد عزیزی « الجدید فی تفسیر القرآن المجید » را نگاشته است .
و اگر در آن روزگار فریومدیها نویسندگانِ زبَردستی بودند که کتاب در فنّ مکاتبه می نوشتند امروز هم آن چراغ روشن است و این مسیر رهروانِ خود را دارد .
ـ من به نوبۀ خود کتابِ « خداخوانی » را منتشر کردم تا شروع چاپ کتابهایم با خواستنی از او باشد و مرا در این راه کمک کند ضمناً نظمِ موجود در دعاها حسّ شود .
ـ « ناز و نیاز » را به دستِ نشر سپردم تا تفکیکِ اشعار ابن یمین فریومدی از اشعار ابن یمین شبرغانی آسان شود .
ـ « سرو در آتش » را چاپ کردم تا دیرینگی فرهنگی فریومد را تثبیت کنم . ابوالحسن بیهقی که آتش زدن سرو فریومد را در سال 537 دانسته ، عمرِ آن را 1691 سال نوشته است وقتی در قرن ششم فریومد 17 قرن پیشینۀ فرهنگی داشته است با گذشتِ این 9 قرن افزون بر 26 قرن می شود .
ـ « حدائق الوثائق » را راهی نشر کردم تا فریومد از مترادف بودن با ابن یمین درآید و روشن گردد که مشعلداران علم و آگاهر در فریومد بسیار بوده اند .
حضّار محترم که حُرمتِ کتاب را پاس می دارید ؛
علاءالدّین محمّد برای قاریان و حافظانِ قرآن مقرّراتی وضع کرده بود از جمله نوشته بود :
به هیچ وجه دیگر ؛
ـ از تکالیف و مئوناتِ دیوانی با ایشان خطابی نکنند .
ـ و با خراجات و عوارضات مزاحم و متعرّض نگردند .
ـ و به بیگار و شکار تعرّض نرسانند .
ـ و ایلچی و آینده و رَونده و رَفَده به مَساکنِ ایشان فرود نیایند .
ـ و چارپایانِ ایشان را اولاغ نگیرند .
ـ و در ترفیۀ حالِ ایشان هیچ دقیقه مُهمل نگذارند .
ـ و چُنان سازند که به انواعِ امداد شُکرِ متواصل و در تحریص و اکتسابِ این فضیلت و اقتنایِ این وسیلت جماعتی را که قائدِ توفیق رفیق گردد تا به حلیۀ حفظِ کلامِ ربّانی متحلّی و به زینتِ ضبطِ آیاتِ سبحانی متزیّن شوند داخلِ این حُکم دانند و آن فرقه را بر قرارِ سایرِ حُفّاظ از جمیعِ قلانات مُعاف و مُسَلّم شناسند.
حاج حسین آقا مَلِک با دیدنِ یک نسخه کتابِ اشعار شاعرِ فریومدی از روی آن نسخه برداری کرد و به فکر تأسیسِ کتابخانه ای بزرگ افتاد شما با دیدنِ این گونه گونی کتاب در بارۀ فریومد به چه می اندیشید ؟
باستانشناسان برای بازیابی هوّیت تاریخی و فرهنگی خود ، تکّه تکّه های سُفالها را به آهستگی می کاوند و در کنار هم قرار می دهند تا کاسه ای ، کوزه ای ، تُنگی پدیدار شود ، من از لا به لای متون این کتابها را جُسته ام و هویّت تاریخی ، علمی ، فرهنگی خود را در آن دیده ام و مثل حاج حسین مَلِک در پیِ احیا و تأسیس کتابخانۀ حکیم الدّین فریومدی هستم ، شما هم برای جمع آوری و چاپ این کتابها ما را کمک کنید.
مهدی یاقوتیان