عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

نگاهی به کتابِ « تشیّع در سبزوار عهدِ قاجار »

کتابِ « تشیّع در سبزوار عهدِ قاجار » تألیفِ دکتر سیّد حسین مجتبوی ـ بتول مشتاق ، چاپ اوّل 1394 را مدیریّت امور پردیسهای دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی با همکاری نشر مرندیز منتشر کرده است . من به عنوانِ یک فرومدی علاقه ­مند به مطالبِ مربوط به سبزوار و فریومد این کتاب را مطالعه کردم .

این کتاب 132 صفحه و 5 فصل دارد . فصل اوّل ( پیدایشِ تشیّع و سیرِ تاریخی آن در ایران تا پیش از قاجاریّه ) که 47 صفحه است و دوره­ های مختلفِ طاهریان ، صفّاریّان ، سامانیان ، غزنویان ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان ، ایلخانانِ مغول ، صفویان را در موضوع تشیّع شرح داده است .

در فصل دوم تشیّع در سبزوار قبل از قاجار و دورۀ قاجار را بررسی کرده است . در فصلِ سوم و چهارم و پنجم عواملِ « فرهنگی » و « اجتماعی و اقتصادی » و « سیاسی » مؤثّر در گسترشِ تشیّع در سبزوارِ عهدِ قاجار را بررسی کرده است .

من که در تمامِ صفحه ­ها دنبالِ آن بودم تا نامی از « فریومد / فرومد » ببینم تنها در صفحۀ 108 مؤلّف توضیحی در بارۀ « موقوفاتِ روستای فارمد سبزوار » نوشته و در پاورقی آورده است که ؛ فارمد ( فرومد / فریومد ) : این دِه از 1365 ه ش جزوِ استانِ سمنان شده است .

این چطور بررسی و تحلیلی است ؟

فریومد / فرومد از سال 1365 هجری شمسی جزو خراسان نشده است بلکه حدوداً از سال 1300 از سبزوار جُدا و جزوِ شاهرود شده است ! سندی به تاریخ 3 / 10 / 1305 هست که مردم فرومد به مجلس شورای ملّی نوشته­ اند تا دوباره از شاهرود ملحقّ به سبزوار شوند و سندی دیگر که مردم مزینان در تاریخ 15 /  4 /  1300 اعتراض کرده ­اند که به شاهرود ملحقّ نشوند .

در مقاله ­ای تحتِ عنوان « فریومد / فرومد » فارمد نیست ، [ اینجا ] نوشته ­ام که فارمد روستایی در بیست کیلومتری مشهد و فرومد روستایی در سیصد و بیست کیلومتری مشهد است . و در هیچ کتابِ تاریخی فریومد ، فارمد خوانده نشده ، اگر در فرهنگِ لغت این دو اشتباه شده به جهت آن بوده که نویسندگان « قلم » را همراه « قدم » نکرده­ اند و به تحقیقِ کتابخانه ­ای بسنده کرده و تحقیقِ میدانی نکرده­ اند .

متنِ وقفنامه که از اراضی زیرِ دشت و بالای دشت فارمد سخن می ­گوید با همان فارمدِ طوس هماهنگ است نه با فرومد . در فرومد هم رباطی کنارِ قبرستان در سال 1285 نبوده است و ...

با آقای سیّد محسن حسینی هم که مقالۀ معرّفی وقفنامۀ فارمد را نوشته و آن را فرومد پنداشته است ، صحبت کردم و پذیرفت که در این مورد اشتباه کرده است .

پرسشی که در اینجا رُخ می­ دهد این است که اگر مؤلّف محترمِ کتاب فکر کرده فریومد تا سالِ 1365 ه ش جزوِ سبزوار بوده و در این کتاب « تشیّع در سبزوار عهدِ قاجار » را بررسی کرده ، چرا هیچ مطلبی در بارۀ ساداتِ فریومد که در تاریخِ بیهق هم به آن اشاره شده ، نکرده است با اینکه دو بقعه از سادات اکنون در فرومد وجود دارد ؟!

و چرا آن گونه که در کتابِ تاریخ بیهق آمده که ابویعلی زید از ساداتِ زباره در دورۀ سلجوقیان به فریومد آمده و از آنجا رهسپارِ اصفهان شده [ اینجا ]

و فرزندش ابوالقاسم علی در دورۀ سلجوقیان « رئیس » بوده ، و برای رفعِ حصرِ سبزوار از فریومد نیروی رزمی بُرده است . نامی از ایشان و فریومدی بودنش نیاورده در صورتی که بیهقی نوشته : آثار فخرالدین ابوالقاسم در راه مکّه و کوفه ظاهر است و بدین سبب لقبِ مجدالسّادات گرفته و دولتِ سلجوقی برایش تشویقی صادر کرده است ! [ اینجا ]

یا در صفحۀ 101 که نام چهار تن از مدفونانِ آرامگاه خسروجرد را نوشته ، نگفته است : این عزّالدّین فرزندِ همان ابوالقاسم علی و نوۀ ابویعلی زید محدّث فریومدی است ؟! اینها مطالبی است که در کتابِ تاریخ بیهق نوشتۀ ابوالحسن بیهقی معروفِ به ابن فندق موجود است . مزار سادات در فرومد هم مربوط به همین خاندان است .

و با اینکه برای بررسی « تشیّع در سبزوارِ عهدِ قاجار » ابتدا دورنمایی از تشیّع در ایران را بیان کرده و هر موضوعی را ابتدا در ایران بحث می­ کند و بعد به سبزوار و روستاهای اطرافش می ­پردازد چرا هیچ مطلبی در بارۀ ابن یمین [ اینجا ] و پدرش که شاعرِ شیعه مذهب بوده ­اند ندارد یا دربارۀ خانقاهِ فریومد که در وقفنامه­ اش قید شده باید متصّدی آن شیعۀ علی امیر المؤمنین باشد ؟ [ اینجا ]

مطلب دیگر که فقرِ کتاب را نمایان می ­کند مطلب زیر است .

در صفحۀ 104 ـ 105 در بارۀ « امامزاده سیّد علی اکبر » نوشته است : [ اینجا ]

این امامزاده در روستای علی آباد پایین ، در بخش داورزن قرار دارد . گفته ­اند که وی برادر امامزاده سیّداسماعیل در مزینان است . تاریخِ بنا مربوط به سدۀ 11 الی 12 هجری قمری ( دورۀ صفوی ) است . طرحِ این بنا به صورتِ مربّع است که ورودی آن به شکلِ ایوانی مشخّص شده است . مصالحِ بنا خشت و مقداری آجُر در قسمتِ فوقانی است . ورودی بنا در ضلعِ شرقی است و درِ دیگری در ضلعِ غربی موجود بوده که مسدود شده است . حیاطِ امامزاده دارای محوطۀ مشجّری است . طرحِ بنا شبیه به آثارِ پیش از عهدِ صفوی در خراسان است ولی به علّت تعمیراتِ مکرّر ، عناصرِ بسیار کمی از طرحِ اوّلیّۀ آن باقی مانده است . نقّاشی سر درِ ورودی و داخلِ بنا ارزشِ هنری ندارد .

قراخانی بهار ، حسن ، آثارِ باستانی و معماری بقاع متبرّکه اطرافِ شهرستانِ سبزوار و اسفراین ، ص 19

دقّت کنید کتاب در سالِ 1394 چاپ شده است . بُقعۀ سیّد علی اکبر در علی آباد در سالِ 1365 از بُن خراب شده و در شکل و هندسۀ جدیدی ساخته شده است ولی مؤلّف به کتابی استناد کرده که ویژگیهای بُقعۀ امامزاده سیّد علی اکبر را که مربوط به سی سال پیش بوده و اکنون اثری از آن نیست شرح می ­دهد . یعنی قدم با قلم همراهی نکرده تا ببیند چه می ­نویسد !

در صفحۀ 90 در بارۀ روستایی با نامِ « کلاته سادات » سخن گفته شده که نزدیکِ « صدخرو » است در صورتی که روستایی دیگر هم به نامِ « کلاته سادات » [ اینجا ] از توابعِ دهستانِ فریومد است و از آن غفلت شده است . وقتی قرار است از سبزوار عهدِ قاجار سخن گفته شود ، این روستاها هم در عهدِ قاجار جزوِ سبزوار بوده است . جُدای از آنکه در قرنِ هشتم فریومد مرکزِ ایالتِ خراسانِ بزرگ بوده و علاء الدّین محمّد فریومدی در قلعۀ « شهرستانِ فریومد » مستقرّ بوده و در مشهد گُنبد و مناره ساخته است . [ اینجا ]

متأسّفانه در پایان نامه ­ای با عنوانِ « معماری اسلامی در خراسان از سلجوقیان تا صفوّیه » در دورۀ کارشناسی ارشد هم که در سالِ 1378 نوشته شده همین مطلب از همین مأخذ ( آثارِ باستانی و معماری بِقاع متبّرکه » نقل شده است !

در این کتاب داستانِ مثنوی که مولوی در بارۀ « یافتن ابوبکر در سبزوار » نقل کرده و بیانگر شیعه بودن مردم سبزوار در دوران خوارزمشاهیان است به فراموشی سپرده شده و نقل نشده است . [ اینجا ]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد