عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

یک گفتگوی دوستانه

دکتر مهدی شاهرخ :

سلام
شما بزرگوارید و عالِم و البتّه اهلِ دقّت نظر ، امری که دیگران شاید کمتر از این فضیلت برخوردار باشند . من فقط اینجا نظر خودم را گزارش می کنم و نظر شما را به قضاوت نمی نشینم .

شما از دیدگاهِ یک تاکتیکِ جنگی به بستنِ آب به روی سپاهِ اندکِ امام حسین ع نگریسته اید که البتّه کاری نیکو بوده است زیرا علی رغم عدم وجودِ توازنِ قوا میانِ طرفین ، شرایط جنگی بوده است . امّا با این وجود ، شیعیان از دیدگاهِ یک مسلمان و اسلام به این مسأله نگاه می کنند و چون حتّی بستنِ آب به روی حیوان هم درست نیست چه برسد به انسان ، حال اگر آن انسان مسلمان باشد زشتی این عمل بسیار بیشتر است اگر در این میان کودکان هم باشند باز بر زشتی این عمل افزوده می شود .

شیعیان از این عملِ غیراسلامی سپاهیانِ اُموی ناخشنودند چه آنها این عملِ غیراسلامی را در مقابلِ نوۀ رسول خدا ص و سیّد شبابِ اهل الجنة و اهلِ بیتِ نبیّ مکرّم اسلام انجام داده اند . لذا این عَطَش به شکلی بارز برجسته شده است .

زشتی کُشته شدنِ امام حسین ع توسّط طلقاء دیروز که جدّ امام ع پیامبر مکرّم اسلام در زمانِ فتح مکّه آنان را آزاد کرد بر کسی پوشیده نیست ، امّا بسیار بوده اند از اولیای الهی و از جمله ائمّه معصومینِ ما که توسّط اشرارِ زمانه مقتول شده و شهید شده اند ، امّا در این میانِ امام حسین ع در دشتِ کربلا در غربت و با لبانِ تشنه به شهادت می رسد و اهلِ بیتِ پیامبر همچون اسیر جنگی غارت شده و به شام کشانیده می شوند ، همه این ماجراها باعثِ تمرکز روی حادثۀ عاشورا در تفکّر شیعی و نیز مسأله عَطَش در این واقعه بوده است .

قتل الحسین خودش داغی بزرگ است چه برسد که این قتل ، عَطشانا هم باشد و این امری است که اشک را برچشمانِ شیعۀ اهلِ بیت جاری می کند ، امری که طبقِ عقایدِ شیعه جزو فضایلی است که ثوابِ الهی بر آن مترتّب است .

دربارۀ محتوای زنندۀ برخی نوحه ها ، بسیار بوده که شخصاً منزجر شده ام .

گاهی این نوحه ها متضمّن توهین به اهلِ بیتِ مکرّم پیامبر اسلام است که البتّه اکثر آنها سَهوی و از روی جَهل سرایندگانِ این نوحه ها صورت گرفته است . به مانندِ همین مثال هایی که شما عنوان کرده اید .

لذا این موردِ اخیری که بیان داشته اید واقعاً نیازمندِ بررسی توسّط ذوی الاختصاص است .

مؤیّد و پیروز باشید .

................................................................................

سلام بر برادر گرامی ام دکتر مهدی شاهرخ ( اینجا )

مطلب شما کاملاً درست است ، بر همین مبنا حدوداً سی سالِ پیش در آن روز عاشورا در زنجان وقتی آن بیتِ شعر ( اگر کُشتند چرا آبش ندادند ؟! ... ) خوانده می شد من هم همین برداشت و حتّی همین حسّ را داشتم در دفترچۀ خاطراتم هم در بارۀ یکی از دوستانم آقای محمّد رضا فتوحی نوشته ام : « آن روز که در روی آسفالتهای داغِ خیابان در روز عاشورا نشسته بودی و از خوردنِ آب به یادِ حسین ( ع ) امتناع می ورزیدی . »

محمّد رضا فتوحی ـ مهدی یاقوتیان ( قم ـ مهر ماه 1364 )

امّا همان گونه که شما اشاره کرده ای ، « برجسته کردنِ یک موضوع » یا به عبارتی کاریکاتور کردنِ یک موضوع و بزرگتر کردن آن از بقیّۀ مطالب ، توازن و تناسب را از بین می بَرد به گونه ای که حاشیه بر متن غلبه می کند و فَرع جای اصل را می گیرد .

می توان به جای « آب » از « آتش » سخن گفت و آن را بَرجَسته کرد ، آتشی که آن اَهریمنان به خیمه های حَرمِ اهلِ بیت زدند و آه از دلِ هر انسانِ شَرافتمندی برآوردند .

شما هم تصدیق می کنید که مطالبۀ شیعیان این نیست که چرا به کودکان یا زنان و ... آب ندادند یا چرا خیمه ها را آتش زدند و این فقط سوگواری است ولی در قالبِ مطالبه بیان می شود .

چون وقتی گفته شود : « اگر کُشتند چرا آبش ندادند ؟ » بیشتر جُمله اوّل برداشت می شود نه جملۀ دوم .

ـ حالا کُشتن به جای خود ، چرا آب ندادند ؟ چرا کَفن و دفن نکردند ؟ چرا خیمه ها را آتش زدند ؟

ـ هم کُشتند ، هم آب ندادند ، هم کَفن و دفن نکردند ، هم خیمه ها را آتش زدند .

................................................................................

امام علی ( ع ) در سالِ چهلم هجرت به شهادت رسید . او گفته بود : « اسلام پوستینِ وارونه پوشیده است . » و امام حسین ( ع ) در سال شصت و یک هجری گفته بود : « برای اصلاح امّت جدّم قیام کرده ام . » وقتی اسلام در سالِ چهلم هجرت پوستین وارونه پوشانده شده و در سالِ شصت و یک هجرت امّت نیاز به اصلاح دارد پس از قرنهای متمادی پوستین وارونه نپوشیده و نیاز به اصلاح مردم نیست ؟

در مفهوم می توان گفت همه مدّعی اند که می خواهند با جَهل و خُرافه مبارزه کنند وقتی سخن از مصداق می شود ، مَعرکه آغاز می شود .

آیا می توان چند مورد ( حتّی یک مورد ) را نام بُرد که همگان آن را جَهل یا خُرافه یا غیر علمی یا غیر اخلاقی یا ... بدانند ؟!

ـ در یک طرف زنجیر زنی و سینه زنی است که علّامه سیّد محسن امین عاملی فتوا داده اینها عزاداری نامشروع است .

در آن طرف زنجیر های تیغ دار که عزاداران بر بدنِ خود فرو می آورند ! ( اینجا ) و ( اینجا )

ـ در یک طرف قمه زنی است که امام خمینی منع می کند و آن طرف مرجعی دیگر می گوید : اجازۀ قمه زنی بدهید . ( اینجا ) و ( اینجا

ـ در یک طرف سخن آیت الله بروجردی است که می گوید : « اگر مقلّد من هستید ، فتوای من این است که این شبیه هایی که شما به این شکل در می آورید حرام است . با کمال صراحت به آقا عرض کردند که آقا ما در تمام سال مقلّد شما هستیم الاّ این سه چهار روز که ابداً از شما تقلید نمی کنیم ! » ( اینجا )

تا جایی که آیت الله بروجردی می گوید : « من خودم در اوّل مرجعیت عامّه گمان می کردم از من استنباط است و از مردم عمل ، هرچه من فتوا بدهم مردم عمل می کنند . ولی در جریان بعضی فتواها که برخلافِ ذوق و سلیقۀ عوام بود ، دیدم مطلب این طور نیست . » ( اینجا )

وقتی از یک بیتِ شعر دو یا چند گونه برداشت شود ، از حادثه ای که چهارده قَرن پیش اتّفاق افتاده گویا به اندازۀ چهارده قرن تفاوتِ برداشت وجود دارد ! به اندازۀ فاصلۀ خواصّ تا عوامّ !

................................................................................

دکتر مهدی شاهرخ :

با بخش اعظم سخنان شما موافقم . این که با پای برهنه در ظهر تابستان یا در سرمای ی راه می روند یا در انظار عمومی تن خود را برهنه می کنند یا به خود لطمه بدنی وارد می آورند مانند زنجیر تیغ دار یا قمه زنی یا شمشیر به پُشت زدن یا هر عمل دیگر که از لحاظ شرع مقدّس اسلام ، تجاوز به حقوقِ بدنی خودِ شخص به شمار می رود محکوم است ، در اینها که شکّی نیست . بدن مالِ ماست اما ما اختیار آن را نداریم به همین دلیل اگر خودکشی کنیم جایگاهمان دوزخ است یا اگر لطمه به خود بزنیم ظلم نفس مرتکب شده ایم .
حُزن و عزا برای ائمه برای مظلومیت آنان است وگرنه هر بنی بشری را عاقبت سرانجامی جز مرگ نیست و مرگ نیز پایان کبوتر نیست و چه بسا برای بسیاری شروع نعمت و رحمتِ الهی است . ائمّه هدی که شهادتشان سرآغاز سعادتِ اُخروی و تکمیلی برای سعادتِ دنیویشان است لذا جای حُزن ندارد که آنان این دار دنیا را تَرک کرده و به سرای باقی شتافته اند و این غم و اندوه و عزاداری تنها برای مظلومیّت آنان و حقّ ضایع شده آنان در ولایتِ مسلمین است. لذا چون این آب ندادنها این آتش زدنها این به اسارت کشیده شدنها نمودار مظلومیّت مضاعف این ائمّه هدی است لذا روی این مسائل تمرکز صورت می گیرد تا مظلومیّت آنان برجسته شده و بر این مظلومیّت تأکید شود. ( البته به نظر حقیر )

 از سوی دیگر ، برخی چیزها با منطق و کلام اسلامی در تعارض است امّا نماینده شور و شوقِ دینی مردم است ، در اینها نظر فقها مختلف است . مثلا اینکه عَلَم بردارند برخی این عَلَم ها را انحراف می دانند و منع می کنند برخی جایز می دانند. هر کس طبقِ اجتهادِ خود حُکمی می دهد.
به طورِ کُلّ و نه فقط در این مسأله ، حُکمِ یک فقیه هم که همیشه رعایت نمی شود ، از این دست مسائل خیلی زیاد است، در جامعه اگر نگاه کنیم و با رساله های آنان تطبیق دهیم مصادیقِ فراوانی در مسائل مختلف از این رعایت نکردن ها می بینیم . مثل ربا و وضعیّت بانکها ، نحوه عروسی گرفتن ها و ....
شما از شیعه ای که تارک الصّلاة است و انتظار بهشت را به خاطر شیعه بودن دارد ، چه توقعی دارید ، که به این مسائل ریز منطقی توجّه کند حال او که این مسئله را نادیده می گیرد که تَرکِ صلاة نزدیکی به کُفر است.
امّا فارغ از همه اینها و از سوی دیگر ، خیلی چیزها به ظاهر نیست ، به باطن امر و به دل است ، اگر مثنوی معنوی بخوانیم و ماجراهای عُرفا را از این دست بسیار می بینیم . لذا در این مسائل انسان باید کمی محتاط باشد و همه چیز دو دو تا چهار تای عقل نیست ، بخصوص اگر تطابق میانِ عقل معاد و معاش در قضاوت در این گونه امور موجود نباشد و سلایق راه داوری را بر عقل سلیم ناهموار کند . قضاوتِ دستور به قتل حلاج دادن بنابر ادلّه و اعترافاتِ وی ، یک حُکمِ کاملاً شرعی بود امّا همگان بر ناعادلانه بودن و نابخردانه بودنِ چُنین حُکمی اذعان دارند ، زیرا آنها بنا بر ظاهر امر که لایه ای ساده و بسیط از امور دین است ، تکیه کردند حال آن که بسیاری از این مسائل دارای لایه های درونی عمیقی است و تنها بر حسب ظاهر نمی توان قضاوت کرد .
پاینده و محقّق بمانید ، ان شاء الله .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد