عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

فرومد ، یاقوت کویر

فرومد ؛ یاقوت کویر

کتابِ « فرومد ؛ یاقوت کویر » در سالِ 1390 در دوهزار نسخه در قطع رُقعی منتشر شده است . این کتاب 48 صفحه و بیش از 45 عکس دارد ، متنِ آن فارسی است که به انگلیسی هم ترجمه شده است .

17 صفحۀ این کتاب فقط عکس است و 29 عکس دیگر هم حدودِ 10 تا 11 صفحۀ آن را به خود اختصاص داده که می ­توان گفت : از 48 صفحه 27 یا 28 صفحه به عکس اختصاص دارد . متنِ انگلیسی آن هم حدودِ 25 پاراگراف است که حدودِ 10 صفحۀ کتاب را در بر می­ گیرد و در واقع تکرارِ همان مطالبِ فارسی است . پس عملاً چیزی در حدودِ 10 صفحۀ این کتاب به مطالبی در موردِ فرومد اختصاص دارد .

گردآوری و عکّاسی بر عهدۀ یک نفر ( آقای حسن شهنما ـ اینجا و اینجا ) و ویراستاری و ترجمۀ آن بر عهدۀ فرد دیگری ( خانم مژدۀ شهنما ) و ناشر آن انتشاراتِ دانشگاه صنعتی شاهرود بوده است ، در واقع این کتاب از سِری کتابهای گردشگری شهرستانِ شاهرود است و در مقدّمۀ آن آمده است : « قصد داریم در این مجموعه دهستانِ فرومد و توابعِ آن را برای مردمِ ایران معرّفی کنیم تا چُنانکه شما عزیزانِ هموطن که در مسیر به طرفِ  مشهدِ مقدّس مایل بودید از دهستانِ فرومد هم دیدن کنید . »  

بعضی از دوستان از محتوای کتاب رضایت نداشتند . من این کتاب را دقیق مطالعه کرده و آن را موردِ نقد و بررسی قرار دادم که نقد آن پیش روی شماست :

این کتاب از نظرِ ویراستاری بسیار فقیر است ، یعنی در ده صفحه مطلب بیش از 80 مورد غلط املایی یا افتادگی کلمه دارد ! به عنوان نمونه ؛

در صفحۀ 24 و 25 از دیوان ابن ­یمین 22 بیت شعر انتخاب شده که بیش از 22 غلط املایی یا افتادگی کلمه دارد و اَشعار از معنا افتاده است !

 ـ این اشعار که منتخبی از قطعه ­های ابن ­یمین است با علامتِ ستاره از قطعۀ دیگر جدا شده امّا در اوّلین قطعه ( شَرَفِ مرد به علم است و کرامت به سجود ) یک بیت از قطعۀ دیگری را ( چهار چیز است آیینِ مردم هنری ) به انتهای دو بیتِ وصل کرده که ربطی به آن ندارد .

موردِ دیگر به کار بردنِ ترکیبهای نادرست است . مثلاً ؛

ـ در مقدّمه نوشته شده : « دهستان فرومد و توابعِ آن » بهتر است گفته شود : روستای فرومد و توابعِ آن چون توابعِ آن یعنی روستاها و کلاته­ ها که تشکیل دهندۀ مجموعۀ دهستانِ فرومد است .

ـ در صفحۀ 15 نوشته شده : « درِ دروازه » ، دروازه یعنی در ، درِ بزرگ ، دربِ قلعه ، درِ شهر . پس « درِ دروازه » یعنی ؛ درِ در ـ دروازۀ دروازه 

ـ در صفحۀ 19 نوشته شده : « قصرِ کوشک » ، کوشک یعنی بنای مرتفع و عالی ، قصر ، کاخ . پس « قصرِ کوشک » یعنی ؛ قصرِ قصر ـ کوشکِ کوشک

ـ در صفحۀ 19 نوشته شده : « فرومد با توجّه به آب و هوای خوبی که داشته حاکم ­نشین بوده است مخصوصاً در دورۀ خواجه علاءالدّین محمّد ، وزیر وقتِ خراسان که به دستورِ حاکمِ خراسان قصر و محلّ­ هایی را برای استراحت و حتّی بیمارستانهایی ( بیمارستانی ) برای درمان در فرومد ( فریومد ) ساخت . »

اوّلا ؛ وقتی « علاءالدّین محمّد ، وزیرِ وقتِ خراسان » بوده ، یعنی خراسان به صورتِ ایالت اداره می ­شده و حاکم ( ابوسعید بهادُر خان ) در خراسان نبوده ، حاکم در سلطانیّۀ زنجان بوده است .

ثانیاً ؛ در فریومد « بیمارستانهایی » نبوده بلکه می ­توان گفت « بیمارستانی » بوده است .

این کتاب برای نوشته ­های خودش هیچ مأخذی ذکر نکرده است حتّی برای مطالبِ صفحۀ 21 که از مقدّمۀ دیوانِ ابن ­یمین نقل کرده و مرحوم حسینعلی باستانی ­راد از جای دیگر نقل کرده مأخذ نداده و برای مطالبِ صفحات 28 تا 33 که در بارۀ شیخ حسن جوری و سربدارن نوشته شده به هیچ منبعی رفرنس / نشانی داده نشده و برای نقشۀ صفحۀ 28 که از کتابِ « قیام شیعی سربداران » نوشتۀ دکتر یعقوب آژند گرفته شده نامِ مأخذ ذکر نشده است ! این کار البتّه از لحاظِ علمی و اخلاقی ناصواب است !

در صفحۀ 12 نوشته شده است : « برجسته ­ترین و مشهورترین محصولِ اصلی این منطقه که بینِ کشورهای هندوستان و پاکستان معروف بوده و از شُهرتِ جهانی برخوردار است فلفلِ قرمز است . »

ـ برای این ادّعا هیچ سند و مدرکی ارائه نشده است !

در صفحۀ 19 یک بیت و در صفحۀ 44 سه بیت شعر از قطعه ­ای نقل شده که ابن ­یمین آن را در وصفِ « حصار شهرستان » سروده امّا در این کتاب نوشته شده ، این ابیات در وصفِ فریومد و مسجدِ جامعِ آن است !

ـ اینکه « حصار شهرستان » بیرون از فریومد بوده در مثنوی کارنامۀ دیوانِ ابن ­یمین محرز و آثار برجای مانده هم مبیّن این مطلب است .

ـ در متن اشاره شده که بانی شهرستان « علاء الدّین » بوده که مربوط به قرنِ هشتم است در صورتی که مسجد جامع همانطور که در صفحۀ 44 آمده مربوط به قرنِ ششم است .

در صفحۀ 36 در موردِ شهرستان نوشته شده : « این تپّه ... زمانی محلّ رعیّت ­نشینِ روستـا محسوب می ­شده که در ارتباط با قلعۀ اصلی روستا قرار داشته است . در واقع از نظر تاریخِ شهرسازی ، قلعه عموماً نقشِ دفاعی داشته و نیروهای نظامی در آن اسقرار ( استقرار ) داشتند در کنارِ قلعه ، تپّۀ شهرستان محلّ رعیّت ­نشینِ روستا بوده است . »

ـ احتمالاً چون در داخلِ روستا کوچه­ ای به نام شاه­ نشین وجود دارد گُمان شده ، داخلِ فریومد نظامیان و در شهرستان رعیّت سکونت داشته است ولی مثنوی کارنامۀ دیوانِ ابن ­یمین می­ گوید ساکنانِ شهرستان حکومتیان و نظامیان بوده ­اند و تودۀ مردم داخلِ فریومد اقامت داشته ­اند !

  در صفحۀ 18 نوشته شده است : « به غیر از جاذبه­ های طبیعی از مهمّ­ ترین آثـارِ تاریخی بجای ( به جای ) مانده از دورانِ کُهن می ­توان به آرامگاه ابن ­یمین فریومدی ... آرامگاه شیخ حسن جوری ... و مقبرۀ سلطان سیّد علی ­اکبر ... و سدّ شیخ حسن جوری اشاره کرد . »  

ـ بازسازی آرامگاه ابن ­یمین و مزارِ علی ­آباد و مقبرۀ شیخ حسن جوری و سدّ ، همگی از سالِ 1350 به بعد بوده است که به این موارد آثارِ تاریخی به جای مانده از دورانِ کُهن گفته نمی ­شود ! 

  در مقدّمه و صفحۀ 38 نوشته شده است : « سلطان سیّد احمد فرزند امام موسی کاظم در فرومد و برادرِ سلطان سیّد علی ­اکبر در روستای علی ­آباد فرومد قرار دارد . »

ـ این نسبتِ برادری نیاز به سند و مأخذِ تاریخی دارد .

ـ علی­ آباد هم در تقسیماتِ کشوری اکنون از روستاهای فرومد نیست بلکه جزو استانِ خراسانِ رضوی است .

  در صفحۀ 42 نوشته شده است : « زیبایی بافتِ قدیمی روستای فرومد به علّتِ جریانِ آبِ قناتها ، ساواتها ( ساباطها ) و وجـودِ درختـانِ چنـارِ بزرگ می ­بـاشد که در زمـانِ میـر علاء الدّین کاشته شده ­اند ( است ) . بنا به گفتۀ حمدالله مستوفی حاکمِ منطقۀ جُوین که فرومد مرکزِ آن بوده و در قرنِ هشتم به فرومد ( فریومد )  تغییر یافته است . بناهای بجای ( به جای ) مانده از آن دوره بوده است . »

اوّلا ؛ حمدالله مستوفی قزوینی شاعر و نویسندۀ قرنِ هشتم است و همانطور که از نامش پیداست ، مستوفی ( حسابدار ، دفتردارِ خزانه ) بوده و حاکمِ منطقۀ جُوین نبوده است ! ( اینجا )

ثانیاً ؛ فرض کنیم که حمدالله مستوفی حاکمِ منطقۀ جوین بوده است ! منظور این آقای حاکمِ منطقۀ جُوین از اینکه گفته است : « فرومد مرکز آن ( جوین ) بوده و در قرنِ هشتم به فرومد تغییر پیدا کرده است . » چیست ؟!

ثالثاً ؛ برای قرنِ هشتم باید کلمۀ « فریومد » به کار بُرده شود .

رابعاً ؛ حمدالله مستوفی در کتابِ « نزهة القلوب » نوشته است : « جُوِین ولایتی است پیش از این داخلِ تومانِ بیهق بوده و اکنون مفرد است ، قصبۀ فریومد شهرستانِ آنجاست . »

 10ـ ادّعا شده که چنارها در زمانِ « میر علاءالدّین » کاشته شده است !

اوّلا ؛ این « میر علاء الدّین » کیست ؟ در تاریخِ فریومد نامِ « علاء الدّین محمّد » و « علاء الدّین هندو » ثبت شده که هر دو « وزیر » بوده ­اند نه « امیر » .

ثانیاً ؛ این ادّعا که چنارها در زمانِ ایشان کاشته شده بر چه پایه ­ای استوار است ؟!

ثالثاً ؛ اینکه ادّعا شده بناهای به جای مانده ، از آن دوره بوده ، منظور کدام بناهاست ؟ و کدام بناها از آن دوره به جای مانده است ؟ غیر از مسجدِ جامع مگر بنای دیگری هم مانده است ؟ که آن هم در صفحۀ 44 آمده مربوط به قرنِ ششم ( یعنی از دورۀ سلجوقیان ) است .

 11ـ در صفحۀ 37 نوشته شده : « در مسیرِ آبِ قنات ، آثاری از یک آسیاب وجود دارد . وجودِ سه مسجد نشان از فرهنگِ اسلامی و مذهبی بودنِ حاکمانِ وقت را حکایت می ­کند . مسجدِ قـاضی با ترمیـم در دوره ­های مختلف در حالِ حاضر قابلِ استفاده است ولی از مسجد میر علاء الدّین چیزِ زیادی باقی نمانده است . »

اوّلا ؛ بهتر است به جای « در مسیرِ آبِ قنات » نوشته شود « در مسیرِ آبِ رودخانه » نامِ آن رودخانه هم رودبار است .

ثانیاً ؛ در آن مسیر آثارِ چندین آسیاب ( آسیای آبی ) وجود دارد نه یکی .

ثالثاً ؛ مسجدِ قاضی ترمیم نشده بلکه بازسازی شده ، یعنی اتاقِ گِلی کوچکِ قبلی خراب شده و ساختمانی بزرگ با آجر و آهن ساخته است .

 

 رابعاً ؛ بهتر بود به مسجدِ خانقاه اشاره می ­شد ( خانقاه فریومد در قرنِ هشتم ) که مثلِ مسجد قاضی بازسازی شده و اکنون موردِ بهره­ برداری قرار می ­گیرد .

خامساً ؛ مسجد میر علاء الدّین چیست ؟ کجا بوده ؟ آیا چیز کمی از آن باقی مانده که گفته شده چیز زیادی از آن باقی نمانده است ؟

12ـ منظور از « ساواتها » در صفحۀ 42 چیست ؟ آیا منظور « ساباط / دالان » بوده است ؟!

13ـ منظور از کلمۀ « بجای مانده » چیست ؟

ـ کلمۀ « بجا » به معنای شایسته است و کلمۀ « به جا » به معنای در جای خود ، پس « بجای مانده » یعنی « شایسته مانده » و « به جای مانده » یعنی « باقی مانده » است . این واژه در صفحۀ 18 و 19 و 42 « بجای مانده » و در صفحۀ 38 ( به جای مانده ) ثبت شده است .

14ـ در صفحۀ 38 و 40 نوشته شده است : « در نوشته ­ها و مستنداتِ تاریخی به جای مانده مانندِ کتابِ سه هزار آیه که در شأنِ حضرتِ امیرالمؤمنین ( ع ) می ­باشد به نوشتۀ شیخ علی فلسفی و کتابِ بیست هزار زیارتگاه جهان جلدِ پانزدهم و کتابِ فرهنگِ آبادیها نوشتۀ دکتر محمّدحسین بابلی ( پاپلی ) ذکر شده است که مقبرۀ امامزاده سلطان سیّد احمد فرزند امام موسی کاظم در فرومد و برادر سلطان سیّد علی ­اکبر در روستای علی ­آباد فرومد قرار دارد . بانی بنا محمود ابن فخرالدّین احمد است این بنا زمانِ جلوسِ شاه طهماسب بن اسماعلیل ( اسماعیل ) خانِ صفوی به اتمام رسید . لازم به ذکر است که ضریح این امامزاده چوبی و مربوط به دورۀ صفوی بوده است تعویض گردیده و بر روی آن این اَشعار حکّ شده است .

هر که در این روضه در آید ز صدق وحی .......... تا هست دعایش به یقین مستجاب شود »

اوّلا ؛ مطلب نقل شده از کتابِ مذکور ، مستنداتِ تاریخی به جای مانده نیست . آقای شیخ علی فلسفی مطلبِ بدونِ سند و شفاهی را از آقای سیّد احمد حسنی نقل کرده ، ظاهراً آقای حسنی همان مطلبِ نقل شده از خودش را روی سنگ حکّ کرده و جلو بُقعه نصب کرده است ! کجای این مطلب مستندِ تاریخی به جای مانده است ؟!

ثانیاً ؛ آقای شیخ علی فلسفی گفته : من نویسندۀ کتاب سه هزار آیه هستم نه اینکه گفته باشد این مطلب را در آن کتاب نقل کرده ­ام .

ثالثاً ؛ در کتابِ « فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور » فقط طول و عرضِ جغرافیایی و ارتفاعِ مکانها از سطحِ دریا نوشته شده ، یعنی در موردِ « فرومد » و « بُقعه سلطان سیّد احمد » هم فقط طول و عرضِ جغرافیایی و ارتفاعِ آن از سطح دریا نوشته شده است .

رابعاً ؛ به یک بیت شعر ، اَشعار نمی ­گویند .

خامساً ؛ آن بیت چُنین است :

هر که بر این روضه درآید ز صدق .......... هست دعایش به یقین مستجاب

سادساً ؛ نوشتۀ متن ، روشن نمی ­کند که اشعار روی کدام یک نوشته شده است : ضریحِ فعلی یا صندوقِ قبلی ؟!

15ـ در صفحۀ 38 تا 41 چهار عکس از بقعۀ سلطان سیّد احمد و یک عکس از محلّ دفنِ شهدای روستا در قبرستانِ کوچۀ بالا درج شده است .

ـ یعنی در این کتاب هیچ اشاره ­ای به « مزار سادات » که با تحقیقاتِ انجام گرفته تا کنون قدمتِ بیشتر و شجره­ نامۀ روشن ­تری دارد نشده و از محلّ دفنِ شهدای کوچۀ پشند هیچ عکسی نیست . در صورتی که روستای فریومد از گذشته­ های دور ، همزمان دو قبرستان داشته و این جزو پیشینۀ تاریخی روستاست ، ظاهراً کسی که در امورِ روستا مشورت داده از این امر غفلت کرده است .

16ـ اشکالاتِ کتاب بیش از اینهاست مثلاً در مقدّمه نوشته شده است : « قصد داریم در این مجموعه دهستانِ فرومد و توابعِ آن را برای مردمِ ایران معرّفی کنیم تا چُنانکه شما عزیزانِ هموطن که در مسیر به طرفِ مشهدِ مقدّس مایل بودید از دهستانِ فرومد هم دیدن کنید . »  

ـ ولی در صفحۀ 8 فاصلۀ روستا را تا جادّۀ اصلی 12 کیلومتر نوشته در صورتی که 18 کیلومتر است .

اکنون باید پرسید :

چُنین کتابی چگونه داعیّۀ راهنمایی مردم و مسافران را دارد ؟

با این اشکالاتِ تاریخی و محتوای غیرعلمی ، مسئولانِ امر چگونه مجوّز چاپ داده ­اند ؟

یک موسّسه و نهادِ علمی مثلِ دانشگاه صنعتی شاهرود چگونه چُنین کتابی را منتشر کرده است ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد